فرهنگ سازمانی از آندست عبارات پرطمطراقیاست که میشود به انحای مختلف تعبیرش کرد. در یکی-دوسال اخیر هم، منابع انسانی شرکتهای مختلف، تامل بسیاری بر آن داشتند و تلاش کردند در رقابت جذب و نگهداشت تلنتها بر آن تاکید و تشدید بگذارند. در گفتگوی با توحید علی اشرفی حول همین مفهوم و شیوهی جاریسازی فرهنگ سازمانی علیبابا گپ زدیم. توامان، دربارهی شیوهی مدیریت بازاریابی در این برند گپ زدیم و نحوهی تصمیمسازی و اولویتگذاریهایشان را مرور کردیم.
پادکست کارگاه کمک میکند که مسیر شغلی خود را حرفهای طی کنید و حوزهی منابع انسانی را بهتر بشناسید. با دنبال کردن کارگاه در کستباکس، اولین نفری باشید که از انتشار گفتگوی تازه مطلع میشوید. راهنمای استفاده از کست باکس
بازاریابی به سبک علیبابا
این گفتوگو، دو-سه روز پس از رونمایی از کاراکتر تازهی علیبابا انجام شد. چه خودِ استفاده از یک کاراکتر انسانی و چه تغییر در شکل و ماهیتاش، اقدامی کمسابقه -اگر بیسابقه نباشد- در میان کسبوکارهای ایرانی بود. از این دست «جسارت»ها در رفتار بازاریابی علیبابا، مثالهای دیگری هم میتوان آورد.
مستقل از خوب یا بد، مفید یا بیثمر بودنشان، برای من شکل نگاه علیباباییها به «مارکتینگ» همیشه جذاب بوده. کار در صنعتی که بخش عمدهی زنجیرهی خلق ارزش در کنترل نیست، ایجاد برندی پایدار و مورد اطمینان، دشواریهای متفاوتی دارد. در گفتگوی با توحید علی اشرفی، سعی کردم که رویکرد بازاریابی علیبابا را تا حد امکان بفهمم و سر از شیوهی تصمیمگیری و تصمیمسازیشان در بیارم.
درباره توحید علی اشرفی
توحید علی اشرفی از نخستین نفراتیاست که به تیم علیبابا اضافه شده و حالا به عنوان راهبر بازاریابی گروه شرکتهای علیبابا مشغول بهکار است. دانشآموختهی رشتهی پلیمر از دانشگاه امیرکبیر است، اما مدت زیادی را در این حوزه کار نکرده و پیش از پیوستناش به علیبابا در حوزهی بازاریابی و عموما بازاریابی دیجیتال مشغول بوده.
یکی-دو کسبوکار کوچک، اما پررونقِ آنلاین راه میاندازند و بعد به جمع علیبابا میپیوند. چیزی قریب به هفت سال به عنوان مدیر ارشد بازاریابی در شرکت علی بابا مشغول بوده و همینک، راهبری بازاریابی در گروه شرکتهای علی بابا را به عهده دارد. توحید اخیرا به کسبوکارهای کوچک و بزرگ دیگر هم در حوزهی بازاریابی مشاوره میدهد.
من به نظرم این گفتگو یک مشکل اساسی داشت. اولا اینکه همهی تاکید آقای اشرفی روی خلاقیت، فرهنگ سازمانی و تیم بود. اما من فکر میکنم که «پول» نقش خیلی خیلی خیلی خیلی موثری در موفقیت علی بابا داشته. درسته که رقبای مختلف در بازه های زمانی مختلف اومدن و کمپین های تبلیغاتی مختلفی ایجاد کردند. اما کدومشون تونستند استمرار رو حفظ کنند؟هیچکدوم! چرا؟ چون منابع مالی شون محدود بود والبته به سرمایه گذار هم دسترسی نداشتند.
مورد بعدی هم فکر میکنم شانسه!! همونطور که خود آقای اشرفی هم اشاره کردند، زمانی که علی بابا کارش رو شروع کرد، رقیب ویژه ای در صنعت حضور نداشت. این تیم به نوعی میشه گفت از فرصت بازار هم بهره برد و تونست خلا موجود را پاسخ بده.
در نهایت گفتگوی سازنده ای بود و من دوست داشتم. ممنونم از آقای اسلامی زاد که گفتگوهای دقیقی رو ترتیب میدن و بی تعارف با میهمان ها صحبت میکنند. فقط اگر کمی کیفیت صدا بهبود پیدا کنه و صحبت طرفین همگام بشه فکر میکنم که خیلی بهتر میشه و راحت تر میشه گفتگوها رو شنید. البته که من نسخه تصویری را دیدم. چون فکر میکنم در گفتگو لحن و حالت چهره آدم ها هم حرفهایی برای گفتن داره!