بگذارید همین ابتدای کار، صاف و پستکنده بگوییم که هیچ پاسخی برای سوال شعل مناسب من کدام است؟ وجود ندارد! اگر هم کسی به شما گفت که دقیقا میتواند شغل ایدهآل تان را بگوید، در صداقتش تردید کنید!
انتخاب شغل مثل هر نوع تصمیم و انتخاب دیگری در زندگی، متاثر از عوامل و شرایطی متنوع است و به طبع، برای هرکدام از ما، شکل و مسیری متفاوت دارد. به بیانی سادهتر، هیچ تنظیمی وجود ندارد که در مسیر انتخاب شغل اشتباه نکنید و پس از چندی پشیمان نشوید!
اما، خبر خوب اینکه با روشهای مشخصی میتوانید این احتمال را کاهش داده و با دقت بیشتری به انتخاب شغل بپردارید. طراحی مسیر شغلی یکی از مهمترین اقدامهاییست که باید پیش از هرکاری به آن مشغول شوید.
در این مقاله، بنا نداریم پاسخ مشخصی به مسیر انتخاب شغل شما ارائه کنیم! در عوض، نه سوال را مطرح میکنیم که از خود بپرسید. پاسخ این سوالات، تصویر ذهنی تان را از فضای حرفهای مطلوبتان صیقل میدهد و میتوانید با دادههای بیشتری در مسیر انتخاب شغل گام بگذارید.
سوال اول: دوست دارم چه کاری انجام دهم؟
شاید پاسخ به این سوال ساده به نظر برسد، اما اگر کمی روی آن تامل کنید درمییابید که آنقدرها هم آسان نیست. مهم نیست که نوکارجو هستید و تازه در آستانهی مسیر حرفهایتان قرار گرفتید و یا چندسالیست به حرفههای مختلف اشتغال دارید.
علایق ما ماهیتی سیال دارند و در گذر زمان، تغییر میکنند. ممکن است امروز عاشق عکاسی باشید و دو صباح دیگر به نقاشی علاقهمند شوید. پس به خودتان سخت نگیرید. در این مرحلهای که حضور دارید، علایق خود را فهرست کنید: چه کارهایی هست که انجامشان را دوست دارید؟ از مشغول شدن به چه کارهای احساس خوبی را تجربه میکنید.
شغل مناسب شما همان کاریست که از انجامش حس خوبی بهدست میآورید. البته، این همهی ماجرا نیست.
سوال دوم: دوست دارم چه چیزی یاد بگیرم؟
اشتغال و یادگیری دو مفهوم به هم تنیدهاند. در هر شغلی که مشغول شوید، ناگزیر باید مهارتهای تازهای را نیز بیاموزید. از مهارتهای نرم و عمومی گرفته تا مهارتهای تخصصی. پس در مسیر انتخاب شغل باید به این مهم نیز توجه کنید که باید چیزهای تازهای را در آن مسیر بیاموزید.
راستش را بخواهید، یادگیری چیز آسانی نیست! باید با مفاهیمی تازه و ناآشنا سروکله بزنید و کلی فعالیت ذهنی درگیر کنید. اگر به آن حوزه علاقه نداشته باشید، بیشک در جایی از مسیر خسته و درمانده میشوید.
در گفتگو با رضا کرامتی دربارهی شیوههای او پیرامون یادگیری گپ زدیم که شنیدنش خالی از لطف نیست. برای دیدن این گفتگو به یوتوب و یا برای شنیدنش به کستباکس مراجعه کنید.
سوال سوم: چه چیزی بیشتر از همه مرا سر ذوق میآورد؟
در کنار علاقه، شوق و سرمستی در کار اهمیتی وصفناشدنی دارد. هرچند این مفهوم با علاقه در ارتباط مستقیم است، اما آنقدر اهمیت دارد که در مسیر کشف شغل مناسب باید جداگانه به آن توجه کنید.
اگر با مفهوم غرقگی (Flow) آشنا نیستید، کمی دربارهاش مطالعه کنید. کارهایی که ما را سر ذوق و وجد میآورد، آنقدر برایمان دلنشین است که در زمان انجاماش چندان متوجه گذر زمان نمیشویم.
به تجربههای خود نگاه کنید و ببینید در کدام کارهاست که این احساس را تجربه میکنید. یافتن چنین موقعیتی، نقشی کلیدی در انتخاب شغل مناسب شما خواهد داشت. چرا که وقتی از انجام کاری آنقدر لذت ببرید که گذر زمان را احساس نکنید، بیشک توفیق بیشتری از آن مسیر عایدتان میشود.
سال چهارم: در چه کارهایی مهارت بیشتری دارم؟
همهی ما تجربههای گسترده، پراکنده و گاهی متفاوتی داریم. در برخی از آنها مهارت و توانایی بیشتری داریم و در بعضی مهارت یا همان استعداد کمتر.
اگر کمی در کارهایی که بهتر انجامشان دهید دقیق شوید، این احتمال وجود دارد که به مواردی برسید که به عنوان حرفه به آنها نگریسته بودید و فکر نکردهاید که میتواند شغل مناسب شما باشد.
سوال پنجم: پنج سال آینده میخواهم چهکار کنم؟
این البته سوالیست که معمولا در مصاحبه استخدامی پرسیده میشود، اما بد نیست که گاهی از خود نیز بپرسیم. اینکه بتوانیم آیندهی خود را تخیل کنیم و ببینیم خود را در چه موقعیتی مییابیم، احتمالا میتواند جذاب و کمی هم راهگشا باشد.
قطعا، تا پنج سال آینده مهارتها، تخصصها و علایق شما تغییرات عدیدهای میکند، اما تخیل همیشه میتواند مرزها را در نوردیده و چشماندازهای ویژهای را مقابلمان بگستراند.
در انتخاب شغل مناسب قدرت تخیل و رویاپردازی را دستکم نگیرید. جملهی معروفی هست که میگوید «هرآنچه بتوانم تخیل کنم، میتوانم به دست آورم»
سوال ششم: چه کارهایی را اصلا دوست ندارم؟
سوال ششمی که در مسیر یافتن شغل مناسب باید از خود بپرسید کمی متفاوت است. اینکه بدانید چه کارهایی هست که اصلا دوستشان ندارید و نمیخواهید سمتشان بروید، کمک میکند که بتوانید چندتایی از گزینههای احتمالی را خط بزنید.
امیدواریم این مقاله توانسته باشد مسیرتان را در راه یافتن شغل خوب و مناسب هموار کند. گام بعدیتان آن است که بفهمید سازمانی که بنای کار در آن را دارید تا چه میزان استاندارد است. برای این منظور بد نیست نگاهی به مقالهی محیط کاری خوب بیاندازید.