اصلاح مهارت نرم طی چندسال گذشته در ادبیات تخصصی و حرفهای جا باز کرده و به کرات از آن استفاده میکنیم و یا میشنویم. همه از مهارتهای نرم صحبت میکنند و برخورداری از آنها را از نان شب واجبتر میدانند. آموزش مهارت های نرم
اگر خدای نکرده از همکارمان بپرسیم که منظورش از مهارت نرم چیست و مگر مهارت هم نرم و سخت دارد، احتمالا ابرو در هم میکشد و یکجوری نگاهمان میکند که گویی کفر گفتهایم.
در بسیاری از قسمتهای پادکست کارگاه و در گفتگو با متخصصین مختلف، از مهارتهای نرم مورد نیاز در مشاغل مختلف گفتیم و دربارهی اهمیتشان صحبت کردیم. مثلا در اپیزود مدیر بازاریابی به مهارتهای کارگروهی و حل مساله تاکید شد. این گفتوگو را میتوانید در کست باکس بشنوید.
در این مقاله بنا نداریم که به آموزش مهارت های نرم بپردازیم. چرا که یادگیری هرکدام، مسیر خاص خود را دارد. ما در مجله کارگاه به طور منظم دربارهی مهارتهای نرم محتوای تولید کردهایم. در این مقاله بنا داریم کمی دربارهی معنا و مفهوم سافت اسکیل و انواع آن صحبت کنیم.
مهارت سخت چیست؟
مهارت سخت را در سادهترین تعریف، به طیفی از تواناییها و مهارتها اشاره میکند که به شکلی کمی و عددی میتواند آنهارا سنجید. طبعا هرچقدر یک مهارت عینیتر باشد، شیوهی یادگیری آن نیز واضحتر است. حواستان باشد که این وضوح را با سادگی اشتباه نگیرید.
مهارتهای سخت، عمدتا از شیوهها و روشهای متداول یادگیری قابل فراگیری هستند. مثلا آشنایی به زبان انگلیسی را میتوان یک مهارت سخت دانست. برای یادگیری آن، روشهای مشخص (و البته متنوعی) وجود دارد. مستقل از اینکه از چه روشی طی مسیر کنید، نقطهای که میتوانید خود را آشنا و آگاه به زبان بدانید مشخص است و چه خود و چه دیگران دربارهاش تعریف واحدی دارند.
مثال دیگر میتواند مهارت برنامهنویسی به یک زبان مشخص باشد. طبعا درجات مختلفی از مهارت برنامهنویسی وجود دارد و افراد به واسطهی تلاششان در سطوح مختلفی قرار میگیرند. ولی نقطهی ابهام در آن کمتر است و آنچه مشخص است، میتواند با مصداقهایی عینی، توانایی را در مهارتهای سخت سنجید.
مهارت نرم چیست؟
واضح است که در تعریف مهارتهای نرم باید همهی تعابیر و تعاریف مربوط به بخش قبلی رو معکوس کرد. هرچه در مهارتهای سخت همهچیز شفاف است، در مهارتهای نرم ماجرا شکل دیگری دارد. یک سافت اسکیل را به سختی میتوان تعریف و برایش معیارهای مشخصی تعیین کرد. مثلا «اعتماد به نفس» یک مهارت نرم محسوب میشود. آیا به نظر شما میتوان برای معیاری مشخص در نظر گرفت؟
مهارتهای نرم را عمدتا نمیتوان به شیوههای مرسوم یادگیری، مثل مطالعه و شرکت در کلاسهای آموزشی فراگرفت. هرچند برای بسیاری از این مهارتها، کتب و دورههای آموزشی مختلفی وجود دارد، اما با اتکای صِرف به آنها نمیتوان آن سافت اسکیل را در خود پرورش داد.
مثالی دیگر: «برقراری ارتباط اثربخش با دیگران» یکی دیگر از مهارتهای نرم است که اتفاقا از اهمیت بالایی برخوردار است. کتابهای مفصل و دورههای مختلفی پیرامون این موضوع وجود دارد، اما با مطالعهی همهی آنها و شرکت در همهی این دورهها، در عمل، احتمال دارد که باز نتوانید به درستی ارتباط برقرار کنید.
مهارت های نرم به تمرین، مشاهده و «در معرض» قرار دادن و آزمون کردن نیازمندند. مدلهای یادگیری متفاوتی دارند و از همهی اینها مهمتر، در هیچ مرحلهای به سطح غایی و نهایی آن دست نمییابیم. بیشتر از آنکه بتوان برایش یک نقطهی نهایی تعریف کرد، میتوان آنها را یه مسیر دانست. همیشه میشود اعتماد به نفس بیشتری داشت، میتوان مهارتهای ارتباطی را بهبود بخشید و همواره مییایست کار گروهی را بیشتر تمرین کرد.
واقعا مهارتهای نرم مهماند؟
پاسخ کوتاه: بله. پاسخ بلدتر: بله، خیلی!
اگر برای آغاز مسیر شغلی به مهارتهای سخت مشخصی نیاز داشته باشید تا در مسیر مورد نظر قدم بگذارید، بیشک به تواناییهای جانبی دیگری نیز نیاز خواهید داشت تا بتوانید از توانایی و تخصص خود بهره ببرید. بیایید دوباره به مثال برنامهنویسی بازگردیم.
به عنوان یک متخصص برنامهنویسی، لازم است که سافت اسکیل حل مساله را نیز در خود بپرورانید، چرا که بدون آن احتمالا در برخورد با مسائل کاری با مشکل مواجه میشوید. به عبارتی سادهتر، عدم برخورداری از مهارتهای نرم در گرماگرم کار و تعامل با دیگران، میتواند موجب آن شود که توانایی و تخصصتان کارایی نداشته باشد.
انواع مهارت نرم
تا آنجا که ما شناسایی کردهایم، بیشتر از ۲۰۰ سافت اسکیل وجود دارد که به شیوههای مختلف گروهبندی شدهاند. حقیق آن است که هیچ قائده و یا الگویی برای گروهبندی و یا طبقه بندی مهارت های نرم وجود دارد، اما به طور کلی میتوان انواع مهارتهای نرم را در شاخههای زیر توصیف کرد:
مهارت های ارتباطی
مهارت های ارتباطی به آن دسته از مهارت های نرم اشاره میکند که روی توانایی ما در برقراری ارتباط با دیگران متمرکز است. این دسته از مهارت های نرم برای افرادی مناسب که به واسطهی شغلشان حجم تعامل بالاتری را در فضای کاری تجربه میکنند.
مهارت های تفکر انتقادی
تفکر انتقادی یک شیوهی نگرش به مسائل و دنیای پیرامون است و خود شامل شیوههای متنوعی برای تفکر، تامل و تحلیل میشود. یکی از جذابترین انواع مهارتهای نرم در این گروه حضور دارد.
مهارت های رهبری
اگر رهبری و مدیریت یک تیم یا سازمان را به عهده دارید، بیشک باید روی مهارتهای نرم حوزه رهبری و مدیریت خود کار کنید. مهارت های نرم رهبری بیشتر برای مدیران میانی و ارشد کارآمد است.
مهارت های کار گروهی
گروه چهارم از انواع مهارت نرم بر تواناییهای لازم برای کار گروهی متمرکز است. در هر سازمانی باید بتوانیم با افراد دیگر ارتباطی سازنده و اثربخش پدید آوریم. این مهارت ها به ما کمک میکنند که ارتباطاتی سادهتر، سازندهتر و خوشایند را تجربه کنیم.
آموزش مهارت های نرم چگونه حاصل میشود؟
اگر به تازگی مسیر شغلی خود را آغاز کردید، خیلی به خود سخت نگیرید. در دل کار و به فراخور ارتباط و تعامل با دیگران، بیشتر از پیش با مهارتهایی که باید در خود بپرورانید آشنا خواهید شد. به عبارت بهتر، در محیط واقعی کار است که میتواند بفهمید در چه شاخههایی توانمندید و در چه مهارتهای نیاز به توسعه دارد.
آموزش مهارت های نرم حقیقتا فرایند سادهای نیست و نیازمند برنامهریزی، اولویتبندی و صرف زمان است. از سویی دیگر، یادگیری هر مهارت نیز روند متفاوتی دارد.
اما به طور کلی میتواند آموزش مهارت های نرم و پرورداندن آنها را در خود در مراحل و فرایند زیر توصیف کرد
اولویت بندی کنید
همانطور که پیشتر توضیح داده شد، مهارتهای نرم انواع و تعداد زیادی دارند و یادگیری همهی آنها، حداقل در مدتی کوتاه برای هیچکش میسر نیست. پس لازم است که در بین انواع مهارتهای موجود، اولویتهای خود را شناسایی کنیم.
اینکه بدانیم برخورداری از کدام مهارت میتواند بیشتر تاثیر را در کارمان بگذارد، مبنای خوبی برای اولویتبندی خواهد بود.
نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم
بیشک در بسیاری از از مهارتهای نرم موجود، از تواناییهای اولیه برخورداریم. اینکه بدانیم در کدام مهارتها در نقطهی مطلوبی قرار داریم، کمک میکند که فهرستمان را کوتاهتر کنیم. از سویی دیگر، اشراف یافتن به نقاط ضعف خود در حوزهی مهارتی، مشخص کنندهی آن مواردی را باید رویشان تمرکز بیشتری داشته باشیم را عیان میکند.
یادمان باشد که در آموزش مهارت های نرم و یادگیریشان، هدف آن است که به فرد بهتری بدل شویم. پس، باید از کاستیهای خود آغاز کنیم و سپس به سپس بهبود و توسعه حرکت کنیم.
مدل سازی کنید
برای توسعهی هر مهارت در خود باید روشی اختصاصی را ابداع کنید! حقیقت آن است که بر خلاف مهارتهای سخت که عمدتا روش یادگیری مشخصی دارند، مهارتهای نرم کاملا فردی و شخصی توسعه مییابند. به عبارت بهتر، آموزش مهارت های نرم به فراخور شخصیت و شغل شما با درگیری متفاوت است.
لازم که برای هر مهارت روندی متفاوت را ایجاد کنید و با خود به این پرسش پاسخ دهید که چگونه میتوانم این مهارت را در خود توسعه دهم؟
تمرین کنید
تمرین، تمرین و باز هم تمرین! مدل ایجاد شده را به مشکل مستمر آزمون تمرین کنید و سعی کنید که آنرا به بخشی از سبک زندگی خود وارد کنید.
بازخورد بگیرید
هیچ ایرادی ندارد که از همکاران، دوستان و آشنایان نزدیک خود در بازههای زمانی مختلف بازخورد بگیرید و از ایشان بخواهید که پیشرفتتان را ارزیابی کنند. این بازخورد گرفتن کمک میکند که بتوانید در میان مدت، نه تنها سطح رشد خود را در مهارتهای نرم مختلف ارزیابی کنید، بلکه کمک میکند که بدانید چه اولویتهایی را باید در نظر بگیرید.
فهرست مهارتهای نرم
فهرست مهارت های نرم بسیار مفصل است! در ادامه آخرین مقالات آموزشی این حوزه در کارگاه را ببنید. همچنین در این صفحه فهرست کاملتری را مشاهده کنید.