ساخت پادکست از آن دست کارهاییاست که تصور دشوار بودناش موجب میشود عدهی کمتری سراغش بروند. اما راستش را بخواهید، تولید پادکست برای من، سادهتر و دلنشینتر از آنچه فکر میکردم از آب در آمد. هرچند هنوز هم چیزهای بیشتری برای یادگرفتن هست و میتوانم پادکست بهتری بسازم، اما فکر میکنم مهمترین درسی که تا الان گرفتم را میتوانم همین ابتدای کار پیش رویتان بگذارم: ساخت پادکست به آدم حال خوبی میدهد!
از لحظهای که ایدهی تولید پادکست کارگاه به ذهنم رسید تا وقتی موضوع را با پرگل پارساپور برای ضبط قسمت اول مطرح کردم، یکی-دو روز بیشتر طول نکشید. فرایندی که برای تولید قسمت آغازین کارگاه طی کردم، کموبیش تا به امروز ثابت مانده و به جز برخی جزئیات، تغییر بنیادینی در شکل مواجههام با فرایند تولید پادکست ایجاد نشده.
در آستانهی یکسالگی کارگاه به نظرم رسید که شیوهنامهی ابداعی خودم برای ساخت پادکست را مستند کنم. امیدوارم که به دردتان بخورد و موجبی شود که همین روزها دست به کار شوید و شما هم تولید پادکست تان را آغاز کنید.
در ادامه، مسیر ساخت پادکست کارگاه را در قالب هفت خان شرح میدهم، طبعا به فراخور تجربهی خودم از مسیر. ممکن است این راه برای هر شکلی از پادکست کارساز نباشد، اما به نظرم میتواند یک الگوی خیلی اولیه برای کار در ذهنتان ایجاد کند.
خان اول: نقطهی آغاز
پادکست با همهی رونقی که در همین یکی-دوسال اخیر پیدا کرده، هنوز هم مدیومی ناشناخته است و مخاطبان محدودی دارد. پرمخاطب ترین پادکست های فارسی در قیاس با رسانههای دیگر (مثل اینستاگرام) کمیت کمتری دنبالکننده دارند که این خود مبین جامعهی محدود پادکستشنوهای فارسیزبان است.
همین مخاطبان محدود در عین حال، سخت پسند هستند و گوش به هر پادکستی نمیسپارند. به همین دو علت به ظاهر ساده، پادکستها در قیاس با سایر مدیومهای محتوایی، دیرتر به بار مینشنید و سختتر مخاطب مییابد.
من فکر میکنم که «نقطهی آغاز» و یا به عبارت بهتر «دلیل آغاز» هر پادکست، مهمترین رکنیاست که میتواند از همان ابتدا، تا حدی، سرنوشتاش را معلوم کند. من، پادکست را رسانهای شخصی میدانم. مخاطب پادکست با «شما» ارتباط برقرار میکند و باید «شما» را بپذیرد.
راستش بعید میدانم که ساخت پادکست در موضوعی که به آن مرتبط نیستید، به آن علاقه ندارید و برایتان «مساله» نیست به نتیجهی مطلوبی برسد. اگر «شما» نتوانید از کنکاش حول موضوعی لذت ببرید، بیشک، مخاطبتان نیز با محتوای اپیزودهایتان ارتباط برقرار نمیکند.
مستقل از آن، اگر به موضوعِ کارتان درگیر نباشید، دیر یا زود خسته میشوید. «استمرار» لازمهی کار است و به عقیدهی من، پدیدهی حفظ استمرار بدون وجود چفت و بستهایی محکم بین شما و موضوع پادکست پدید نمیآید.
ایدهی اولیهی کارگاه، حاصل برخورد چند موضوع مختلف با هم بود. من از گفتوگو با آدمها خوشم میآید، با موضوع منابع انسانی درگیرم و همیشه دلم میخواست که یک رسانهی تخصصی ایجاد کنم. ترکیب اینسه، احتمالا، محصولی جز کارگاه نمیتوانست داشته باشد.
مسیر تهیهی کارگاه برای من یک محصول است و آنچه شما میشنوید، محصولی دیگر. من از تعامل با تکتک آدمهایی که در کارگاه میهمانام شدند، لذت بردم و چیزهایی یاد گرفتم. برای من تولید پادکست کارگاه همانقدر خوشآیند است که کافهنشینی با یک دوست.
پادکست خوب با دلیل خوبی برای آغاز ایجاد میشود. مهم نیست که ترند چه میگوید، آدمها دنبال چه پادکستی هستند و چه موضوعی روی بورس است. مهم آن است که «شما» به عنوان پادکستساز با چه موضوعی ارتباط برقرار میکنید و قلابتان به چه سوژهای گیر میکند.
خان دوم: ساختار
پادکست یک رسانه است و نظیر هر رسانهی دیگری -سنتی یا مدرن- با ساختار و سازوکار نیاز دارد. پس از آنکه حوزه و موضوع پادکستتان را شناختید، لازم است قبل از روشن کردن میکروفن و آغاز ساخت پادکست کمی بیشتر روی اجزای کلیدی کار تمرکز کنید.
منظورم از ساختار، تعیین چارچوبهای کلی و پاسخ به کلیدیترین سوالاتیست که در بنای هر رسانهای باید به آنها فکر کنید. پاسخها، قطعی و لایتغیر نیست و در هر مرحله و فراخور توسعهی کار، ممکن است تغییر کند و توسعه یابد. من، کلیدیترین سوالاتی که باید پاسخشان را مشخص کنید را موارد زیر میدانم:
- تعریف و ماهیت
قرار است دقیقا چهکار کنید؟ چگونه پادکستتان را معرفی میکنید؟ توصیفِ یکخطیاش چه میشود؟ - مخاطبان هدف
گروههای مخاطبتان چه کسانی هستند؟ آنها به دنبال چه محتوایی میگردند؟ ترجیحاتشان چیست؟ - ارزش و مزیت
چه ارزشی ایجاد میکنید؟ چه چیزی شما را متمایز میکند؟ - شکل و ساختار
شکل تولیدتان چگونه است؟ فرم رواییتان چه قالبی دارد؟ لحنتان چیست، و چرا؟
من پاسخ به سوالات بالا را در یک نیمروز روشن کردم و تا همین حالا که قریب به یک سال از آن روز گذشته، تحولی اساسی در پاسخهای آن رو پدید نیامده. برای من، تعیین همین چارچوبها، موجبی شد که از مسیر خارج نشوم و بر یک بنیان اولیه پایبند بمانم.
پادکست یه «رسانه» است و هر رسانهای به ساختار و اصولی نیاز دارد. اگر باری به هر جهت در راه گام بگذارید، مقصدتان معلوم نیست. قواعد را تعریف کنید، ولو ناقص و کمکم بهینهشان کنید.
خان سوم: قواعد
به عنوان آدمی که میل درونی بسیاری برای فرار از کارهای روتین دارد و استعداد شگرفی در رها کردن، بر خودم واجب دانستم که خود را به ساختار و قواعدی متعهد کنم.
منظور از قواعد، تعیین شرایطی کلی بود که بتوانم کار تولید پادکست را برای خودم ساده، میسر و جذاب کنم. برای من، ساختن پادکست کارگاه در رستهی سرگرمی قرار داشته و دارد. من هم مثل شما شاغلم و تمام روزم صرف آن است. فلذا اگر برای کارگاه سازوکاری معقول وضع نمیکردم، خیلی وقت پیش فاتحهاش خوانده شده بود.
تبیین قواعد بازی از منظر دیگری هم مهم است. پادکست درست کردن خیلی سخت نیست، اما مسیری کِشدار است و توفیقهای کوچک در زمانهای طولانی بهدست میآید. برای آنکه بتوانید رشد پادکست تان را ببنید، باید استمرار را چاشنی کار کنید.
من در کارگاه هیچ عجلهای برای هیچچیز ندارم. قرار است در مسیر خوش بگذارم و چیزهایی یاد بگیرم. با این پیشفرض، قواعد سهگانهی من، ساده و شفافاند و شاید برای شما هم مفید فایده باشد:
- روزی بیشتر از یک ساعت از من وقت نگیر
- هر ماه حداقل دو گفتگو منتشر کنم
- به دیگری و یا دیگران متکی نباشم
هیچ پادکستی یکشبه به توفیق دست نیافته. چنلبی را که حالا پرشنوندهترین پادکست فارسیست، در یکی-دوسال سال اول فعالیتاش کسی نمیشناخت. اگر دلیل خوبی برای ساخت پادکست نداشته باشید، بیشک در میانهی راه عطایش را به لقایش میبخشید. تعیین اصول و دیسیپلین، کمک بسزایی در حفظ استمرار میکند.
خان چهارم: پیش تولید
هر اپیزود پادکست شما یک محصول است. پیش از آنکه بخواهید تولید محصول نهایی (فایل صوتی) را آماده کنید، باید مواد لازم برای تهیهاش را تهیه کنید. اگر پادکستتان متن محور است، باید متریال لازم را گردآوری کرده و زمانی جلوی میکروفن بنشیند که «دقیقا» بدانید چه میخواهید بگویید.
کار من اینجا سادهتر است. اساس مدل ساخت کارگاه بر گفتگوی بداهه حول موضوعی مشحص (مسیر شغلی میهمان) استوار شده و همین من را از متن بینیاز میکند. اما موارد دیگری هست که لازم دارم تا پیش از آغاز گفتوگو در نظر بگیرم.
سرکی به لینکدین میهمان میکشم، روی موضوعی که بنای صحبت با او دارم کمی تامل میکنم و اگر موضوعی نیاز به پیشآمادگی داشته باشد، به اطلاع میهمان میرسانم. همچنین، محیط ضبط را تا حد امکان آماده میکنم که در طول گفتگو مزاحمتی حادث نشود.
من یک مستند راهنمایی آماده کردم که پیش از گفتگو آنرا در اختیار میهمان قرار میدهم و خواهش میکنم که مطالعهاش کند. در آن، هر توضیحی که در مورد شرایط گفتگو، دامنهی سوالات و شیوهی ساخت پادکست لازم باشد را آوردهام که کمک میکند از باتکرارشان جلوگیری شود. گایدلاین ساخت پادکست کارگاه را ببینید، شاید برایتان مفید بود.
خان پنجم: تولید
رکورد اپیزودهای کارگاه تماما آنلاین است. حسن دیگر کارگاه برای من آن است که تقریبا همهی میهمانان، از دوستانم هستند و شناخت کافی از ایشان دارم. همین کمک میکند که گفتوگوی اولیه و پیش از رکورد مفصلی لازم نباشد.
من برای رکورد نسخهی صوتی و تصویری کارگاه از نرمافزار Zoom استفاده میکنم. به لطف اسما کروبی که مهربانانه نسخهی پریمیوماش را به رایگان در اختیارم قرار داد، میتوانم با کیفیت خوبی خروجی ویدئویی و صوتی بگیریم. یک میکروفن قدیمی هم دارم که از آن بهره میبرم، میهمانانم اما عموما از میکروفنها و هدستهای عادی استفاده میکنند.
برای ادیت کارگاه هم از نرمافزار رایگان Garageband استفاده میکنم. نسخهی ویدئویی را هم بدون اصلاح در یوتوب بارگزاری میکنم.
اهمیت تدوین پادکست آنقدر بالاست که ترجیح میدهم در مطلبی جداگانه، مفصلتر دربارهاش بنویسم. اما در اینجا، به ذکر چند نکتهی کلیدی بسنده میکنم:
در پادکست متن محور، شما عملا بخشی از فرایند تدوین پادکست را هنگام نگارش متن هر اپیزود انجام میدهید. همانجاست که تعیین میکنید هر بخش، چقدر طولانی باشد و چه محتویاتی را شامل شود. در پادکست گفتوگو محور، این امکان را ندارید و باید پس از گفتگو دستبهکار شوید.
دشوارترین بخش کار تولید پادکست کارگاه همین تکهی ادیت است و حقیقتا تاثیر معناداری در جلب نظر مساعد مخاطب دارد. من پس از هر گفتوگو، یکبار آنرا با دور تند میشنوم و تصمیم میگیرم که کدام بخش و یا بخشها را حذف، کجاها را تعدیل و کدام تکهها را پالایش صوتی کنم.
کیفیت فرمی پادکست مهم است، اما نه به اندازهی کیفیتِ محتوا. اولویت، همیشه و همواره با «غنای مطلب» است و بعد، اگر توان و منابعی بود، بهبود شکل و فرماش. دربندِ برند میکروفن نباشید همهی توان و تمرکزتان را مصروفِ آن کنید که حرفِ شنیدنی به گوشِ خلقالله برسانید.
خان ششم: توزیع
تا آنجا که من دیدم، این مرحله را عموم پادکسترها در نظر نمیگیرند و سرسری با آن برخورد میکند. توزیع محتوا یعنی شیوهای بهینه برای نشر پادکست و رساندنش به بهترین شکل ممکن به مخاطب.
کار شما در مسیر ساخت پادکست با گرفتن فایل خروجی MP3 پایان نمیگیرد و تازه باید به المانهای کلیدی دیگری فکر کنید که هرکدام به تنهایی میتواند شانس دیده و یا شنیده شدن محتوایتان را چندبرابر افزایش یا کاهش دهد.
عنوان اپیزود، طراحی پوستر و محتوای توضیحی آن، هرکدام به تنهایی میتواند نظر کاربری را برای شنیدن جلب و یا او را فراری دهد.
من پس از اتمام گفتگو و دوباره شنیدن آن، همزمان با تدوین، به گزینههای احتمالی برای عنوان هر اپیزود (به عنوان مهمترین المان) فکر میکنم و در نهایت یکی را انتخاب میکنم. برای طراحی پوستر کارم راحتتر است و از یک الگوی ثابت و تکرار شونده استفاده میکنم که تصویر میهمان در زمینه و توضیحات روی آن میآید. (تنبلی + مهارت پایین در طراحی!)
برای نوشتن متن هر اپیزود هم از دل همان گفتگو بهره میبرم و البته، ساختار متون توضیحی هم تقریبا یکسان است. اگر سری به اینستاگرام، تلگرام و یا تویتر کارگاه شوید، یک الگوی تکرارشونده میبینید که فقط نام و مختصاتاش حفظ شده است.
بهترین محتوای ممکن را هم اگر بسازید، مادامیکه شنیده نشود، پشیزی ارزش ندارد! توزیع بهینه، اصولی و حرفهای، تاثیر معناداری در بهتر و بیشتر شنیده شدن دارد. بر محتوای جنبی دقیق شوید و تا میتوانید بر انتخاب عنوان درست وقت صرف کنید.
برای انتشار پادکست به سرویس ویژه میزبانی نیاز دارید. در مقالهی کجا پادکست را منتشر کنیم؟ سرویسهای تخصصی میزبانی را معرفی کردیم.
خان هفتم: بهبود مستمر
همانطور که بیشتر توضیح دادم، همهی بنای من بر این بوده و هست که اولا، ساخت پادکست را برای خودم لذتبخش نگه دارم و دوما، طوری مدیریت و برنامهریزیاش کنم که زمان زیادی از من نستاند. اگر همهی کارهایی که پیشتر گفتم، نیمی از همهی زمانی که برای تولید پادکست اختصاص میدهم را بستاند، نیم دیگر را به فکر کردن و کندوکاو پیرامونش میگذارم.
من خیلی پادکست گوش میکنم و همزمانی که از پادکستهای متنوع و در موضوعات مختلف فارسی و انگلیسیای که میشنوم، لذت و استفاده میبرم، سعی میکنم که از دل آنها چیزهایی را نیز به نفع کارگاه بیرون بکشم.
هر وقت فرصت کنم، از آدمهایی که میدانم کارگاه را میشنوند بازخورد میگیرم. مجموعهای از تسکهای بدون زمان که ایدههای برای آیندهاند دارم که در زمان مقتضی سراغشان بروم.
علاوه بر اینها، در هر قسمت، تلاش میکنم یک چیز کوچک را آزمون کنم. از تغییرات کوچک در طراحی پوستر گرفته تا شیوهی مدیریت گفتگو. برخی مفید واقع میشوند و برخی نه. همین آزمونهای کوچک، رفته رفته کمک به رشد کارگاه کردند و توامان چیزهایی را نیز به من آموختند.
هیچوقت «بهترین» نخواهید بود، اما همیشه میشود «بهتر» بود. هرازگاهی به عنوان مخاطب به پادکستتان گوش کنید و نقطه ضعفهایش را پیدا کنید. به بازخورد بقیه گوش بسپارید، اما شک نکنید که بهترین منقدتان خودتانید و بس.
امیدوارم که این راهنمای خُرد بتواند مسیر تولید پادکست را برایتان هموارتر کند. اگر احساس کردید میتوانم در مسیر ساخت پادکست به شما کمک کنم، تمامقدر در خدمتم! در ادامه، پیشنهاد میکنم به مقالات زیر هم نگاهی بیاندازید، احتمالا به دردتان میخورد.
سوالات متداول دربارهی ساخت پادکست
مطلقا نه! اگر موضوع و محتوای جذابی برای ارائه دارید، باقی کار چندان دشوار نیست. کافیاست با حداقل امکانات، ضبط پادکست را آغاز کنید و به مرور توسعهاش دهید.
مطلقا نه! برای آغاز ساخت پادکست میتوانید از میکروفن تلفن همراه خود استفاده کنید و با ابزارهایی آنلاین، به سادگی محتوای صوتی را ادیت کنید. تجهیزات حرفهای صدابرداری برای آغاز ساختن پادکست چندان بهکارتان نمیآید.
به جز هزینهی زمانی، هزینهی دیگری در کار نیست. برای ساخت پادکست به یک سرویس میزبانی پادکست نیاز دارید که نمونههای باکیفیت و رایگانی برای اینکار در دسترستان قرار دارد.