درباره‌ی جادی میرمیرانی

جادی چهل‌وچندساله‌ای است که شبیه باقی چهل‌وچندساله‌هایی که می‌شناسم، فکر و کار و زندگی نمی‌کند. سعی کردم تا جای ممکن جهان‌بینی‌اش را بشناسم، در کار و زندگی‌اش سرک بکشم و از مدل ذهنی‌اش سر در بیاورم.
جادی

جادی را می‌توان برنامه‌نویس، معلم، پادکستر و مترجم معرفی کرد. در هرکدام از این حوزه‌ها، کارهای مختلفی کرده و اثرات متنوعی داشته. اما «جادی» چیزی ورای همه‌ی این‌هاست. به برداشت و شناختِ من، او مصداقی دقیق و عینی برای لفظ «اینفلوئنسر» است. کسی که بر دیگران، اثر می‌گذارد و نظراتش در حوزه‌های مختلف -و عموما فنی- برای بسیاری از مخاطبانش، فصل‌الخطاب تلقی می شود.

در این اپیزود خواستم به‌جای آن‌که در جنبه‌ای مشخص و محدود از زندگی و کار جادی متمرکز شوم، به شکل نگاه‌اش به پیرامون بپردازم. طبعا از هر دری سخن گفتیم. از روتین روزانه‌اش گرفته تا تجربه‌اش از چهل‌وچند سالگی. از نحوه‌ی زیست‌اش در زندان تا قوانینی که خود برای زندگی وضع کرده.

پادکست کارگاه کمک می‌کند که مسیر شغلی خود را حرفه‌ای طی کنید و حوزه‌ی منابع انسانی را بهتر بشناسید. با دنبال کردن کارگاه در کست‌باکس، اولین نفری باشید که از انتشار گفتگوی تازه مطلع می‌شوید. راهنمای استفاده از کست باکس

خواستن رنج است

جادی کارهای مختلفی کرده و می‌کند. از ترجمه‌ی کتاب گرفته تا ساخت پادکست. از تدریس و تولید دوره‌های آموزشی تا مشارکت در پروژه‌های عا‌م‌المنفعه‌ی متن‌باز (که من چندان از آن سر در نمی‌آوردم!) این را هم در نظر بگیرید که در کنار همه‌ی این‌ها، شاغل در یک شغلِ تمام‌وقت هم است.

مساله محدود به کمیت نیست. بازخورد آدم‌های مختلف روی شبکه‌های اجتماعی که مخاطبِ دست‌پروده‌های او هستند نشان می‌دهد که چیزی هم از کیفیت کم نمی‌گذارد. به زبانی ساده، جادی کارهای مختلفی را در حجم بالا و کیفیتی ممتاز به انجام می‌رساند. اما چطور؟

این مهم‌ترین سوالی بود که از او داشتم. پیش‌فرض‌ام پیش از گفت‌وگو آن بود که از یک سازوکار و روتین روزانه دقیق بهره می‌گیرد. این پیش‌فرض‌ام درست بود و درباره‌ی جزئیات‌اش تا حد امکان گفت‌وگو کردیم.

اما به‌نظر، آن‌چه به اندازه‌ی روتین روزانه در کار و «ساخت» او اثر دارد، وضعِ برخی قوانین شخصی برای مواجهه با زندگی است. چیزی شبیه به ده فرمان که در هر موقعیت، تصمیم‌سازی را آسان می‌کند.

برای من این وجه از جادی جالب، آموزنده و حقیقتا کارساز بود. مهم‌ترینش، همانی‌ست که تیتر این بخش نوشتم: خواستن رنج است.

۴.۸/۵ - (۵ امتیاز)
1 بازخورد
  1. با سلام و احترام در Castbox اندازه فایل حدود دو ساعت درج شده ولی فایلی که دانلود شد برای من فقط ۱۲ دقیقه بود لطفاً رفع مشکل را مد نظر قرار بدهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های مرتبط
محمدعلی طائبی

محمدعلی طائبی | مدیر رشد کرفس | کار بین رشته‌ای، سفرکاری و چیزهایی دیگر!

محمدعلی طائبی مدیر ارشد رشد در شرکت کرفس است و به تیم‌های مختلف کمک می‌کند که روند توسعه‌ را سریع‌تر طی کنند. او چهارمین میهمان ابوالمشاغل کارگاه است. با او درباره‌ی نگاهش به ماهیت کار حرفه‌ای و همچنین، درباره‌ی شیوه‌ی جابجایی در بین مشاغل و حرفه‌های مختلف صحبت کردم.
ادامه
امیر شوکتی

کار و زندگی در سفر | امیر شوکتی | کارآفرین، Digital Creator

امیر شوکتی کارهای مختلفی کرده: از راه‌اندازی بات تلگرامی «حرف به من» و فروشگاه «پینامارکت» تا خبرنگاری و برنامه‌نویسی. اما به‌یکباره و در آستانه‌ی جذب سرمایه برای استارتاپ تازه‌اش، تصمیم می‌گیرد از فضای کسب‌وکار فاصله بگیرد و یک دیجیتال نومد باشد. با او درباره‌ی چگونگی اتخاذ این تصمیم و تجربه‌های تازه‌اش از زندگی صحبت کردم.
ادامه
مهرنوش کریم پور و محمدعلی طائبی | هم‌بنیان‌گذاران پیله

مهاجرت از تهران به لاهیجان؛ زندگی در مداری تازه | مهرنوش کریم‌پور، محمدعلی طائبی | هم‌بنیان‌گذاران پیله

مهرنوش کریم پور و محمدعلی طائبی تصمیم گرفتند کار و زندگی‌شان را در تهران رها و به شهر لاهیجان مهاجرت کنند. یک‌سال از آن تصمیم گذشته و حالا چندماهی می‌شود که برند «پیله» متولد شده. با آن‌ها درباره‌ی دلایل این تصمیم و وضع و حال پیله گفت‌وگو کردم.
ادامه
Total
0
Share