غولهای فناوری با برخورداری از بودجه، امکانات و پلتفرمهای عظیمشان همواره به شکل قابل توجهی بر بازار منابع انسانی تسلط داشتهاند. این امر موجب شده است که در ارائه سرویسهای جدید و جذب استعدادها و حفظ کارکنان مستعدشان موفقتر از کسبوکارهای کوچک و متوسط عمل کنند.
سوال اصلی این است که شرکتهای کوچک با بودجه و پلتفرمی به مراتب محدودتر چگونه میتوانند با این سازمانهای عریض و طویل رقابت کنند؟ آیا اصلا انجام چنین کاری امکانپذیر است؟ برای یافتن پاسخ مناسب پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
تسلط بر بازار، کلید اصلی جذب استعدادهای برتر در سازمانهای بزرگ
در سال ۲۰۱۵ میلادی، شرکت Apple تصمیم گرفت یک سرویس موسیقی را هم به فهرست محصولات و خدمات خود اضافه کند. این شرکت برای ارائه خدمات جدید از پلتفرم فناوری خود استفاده کرد و به دارندگان گوشیهای iPhone اشتراک ۳ ماهه رایگان در Apple Music را پیشنهاد داد. چهار سال بعد، این غول فناوری دوباره از کاربران iPhone، Mac و iPad برای ورود به دنیای تلویزیون استفاده کرد و ۶ میلیارد دلار در زمینه تولید محتوا برای Apple TV+ هزینه کرد.
بنابراین، به جرات میتوان گفت شرکت Apple از خزانههای به ظاهر نامحدود و تسلط بر بازار برای جذب استعدادهای برتر و به دست آوردن خواستههای خود استفاده کرده است.
خوب است بدانید، این رویکرد مختص Apple نیست. همه غولهای فناوری از جمله، Google، Amazon، Facebook و Microsoft از تسلطشان در بازار در جهت جذب نیروهای ماهر و حفظ آنها استفاده میکنند. این امر، رقابت را برای استارتاپها و کسبوکارهای کوچک و متوسط بهطور فزایندهای دشوار کرده است.
آیا رقابت تجاری با غولهای فناوری ممکن است؟
درست است که غولهای فناوری در مقایسه با کسبوکارهای کوچکتر از مزایای ذاتی متعددی برخوردارند؛ با این حال، این بههیچ وجه به معنای آن نیست که اصلا نمیتوان با آنها رقابت کرد. در واقع، این شرکتها ممکن است آسیبپذیرتر از چیزی باشند که تصور میکنید. کافی است به مثالهای زیر توجه کنید تا با چند نمونه از کسبوکارهایی آشنا شوید که گوی سبقت را از قدرتمندترین رقبای بازار ربودهاند:
- رسانه Spotify ناگهان در مقابل Apple و Google سر برافراشت و علاوه بر ایجاد کسبوکاری به ارزش بیشتر از ۵۰ میلیارد دلار، رهبری بازار پخش موسیقی را بهخود اختصاص داد.
- در بخش ویدیو کنفرانس، یعنی حوزهای که سالها در اختیار بزرگترین غولهای فناوری بوده است، Zoom موفق شد یک شرکت ۵۰ میلیارد دلاری را ایجاد کند.
- بخش تجارت الکترونیک سالها تحت سلطه آمازون بود. با این حال، Shopify در مقابل آن قد علم کرد و به یک شرکت ۱۰۰ میلیارد دلاری تبدیل شد.
- استارتاپ Dropbox هم در کمال ناباوری با راهکارهای متنوع و فضای ذخیرهسازی رایگان ارائهدهندگانی مانند Microsoft و Apple به شکل پیروزمندانهای رقابت کرد و به یک شرکت ۱۰ میلیارد دلاری تبدیل شد.
جذب استعدادهای برتر و تلاش برای حفظ آنها در مجموعه از چه جهت اهمیت دارد؟
جذب نخبگان و استعدادهای برتر را میتوان از مهمترین عواملی به حساب آورد که به افزایش بهرهوری سازمانها کمک میکنند. براساس مطالعات، میزان بهرهوری این افراد ۴ تا ۸ برابر بالاتر از کارکنان متوسط است. تحقیقات نشان میدهند، این بهبود عملکرد در مشاغل پیچیدهتری مانند توسعه یا مدیریت نرمافزار به مراتب بیشتر از مشاغل عادی قابل مشاهده است.
غولهای فناوری چه مزایایی را برای افراد نخبه در نظر میگیرند؟
غولهای فناوری از سرمایه هنگفتی برخوردارند. در واقع، وقتی صحبت از دستمزد و مزایای کارکنان به میان میآید، رقابت با شرکتهایی نظیر Apple و Google تقریبا غیر ممکن میشود. برای مثال، میانگین حقوق سالانه در شرکت Google چیزی در حدود ۱۲۱۰۰۰ دلار است. این رقم در شرکت Microsoft به ۱۲۳۰۰۰، در شرکت Meta به ۱۲۶۰۰۰ و در شرکت Apple به ۱۲۹۰۰۰ دلار در سال میرسد. به خاطر داشته باشید، این عدد شامل پاداش و حق بیمه نمیشود.
چنانکه مشاهده میکنید، این شرکتهای بزرگ با دستودلبازی تمام دستمزد کارکنانشان را افزایش میدهند و از این طریق، نظر استعدادهای برتر را به خود جلب کرده و برای حفظ آنها در سازمان تلاش میکنند. بدیهی است، کسبوکارهای کوچک و متوسط به سختی میتوانند چنین دستمزدهایی را به کارمندانشان پرداخت کنند. سازمانهای قدرتمند عموما ارزش بسیار زیادی را برای کارکنان خود قائل هستند و علاوه بر حقوق، پاداش و حق بیمه مواردی نظیر تعطیلات سالانه و دورههای آموزشی متنوع را نیز برای آنها در نظر میگیرند.
بهترین روشهای رقابت با غولهای فناوری
با توجه به آنچه گفته شد، کسبوکارهای متوسط به دشواری میتوانند در زمینه پرداخت دستمزد با سازمانهای عظیم رقابت کنند. با این حال، انجام این کار با بهکارگیری برخی روشهای دیگر امکانپذیر است. از آن میان، میتوان موارد زیر را برشمرد:
ارائه گزینههای ترکیبی کار
این روزها، افراد در مورد ادغام فضای کار و زندگی نظرات متفاوتی دارند و برای انجام وظایف شغلی شرایط گوناگونی را ترجیح میدهند. برای مثال، برخی از افراد تمایل دارند همیشه در منزل کار کنند. این در حالی است که بسیاری از کارکنان حضور در شرکت و بعضی دیگر از آنها ترکیبی از این ۲ روش را مناسب میدانند.
اگر میخواهید استعدادهای برتر را جذب کسبوکارتان کنید، بهتر است این امکان را در اختیارشان بگذارید که حداقل 1 یا ۲ روز در هفته را دورکاری کنند. براساس مطالعات، دورکاری کارمندان با افزایش ۱۳ درصدی بهرهوری و کاهش ۵۰ درصدی نرخ از دست رفتن نیروی کار همراه است.
همچنین بخوانید: هفت پیشنهاد برای مدیریت نیروی کار از راه دور که هزینه دورکاری را کاهش میدهد
ساعات کاری انعطافپذیر
انعطافپذیری ساعات کاری به معنای آن است که کارمندان میتوانند روز کاری خود را زودتر یا دیرتر شروع کرده و پایان دهند. البته این به شرطی است که کلیه وظایف روزانه خود را به انجام برسانند. این امر بهویژه برای کارمندانی مفید است که کودکان خردسال دارند.
تنوع و فراگیری (D&I)
این روزها، اتخاذ رویکرد تنوع و فراگیری از الزامات دنیای کسبوکار و از مزایای اصلی در جهت رقابت برای جذب استعدادهای برتر به حساب میآید. ترویج مشارکت، ارائه آموزشهای لازم درباره شناسایی رفتارهای تعصبآمیز و مغرضانه و مقابله با آن از بهترین روشهای پیادهسازی مفاهیم یاد شده است.
برگزاری دورههای آموزشی
آموزش کارکنان از مهمترین مزایایی است که به بهبود عملکرد و افزایش بهرهوری آنها کمک میکند. این به معنای تنظیم برنامهای منظم و رسمی با دستورالعملها و انتظارات مشخص است. سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی و کمک به توسعه دانش، مهارت و آگاهی کارکنان بهترین راه برای ایجاد فرصتهای توسعه حرفهای است. این برنامهها باید متناسب با نیازهای فردی کارکنان تنظیم شده و بهطور مرتب بهروزرسانی شوند.
پویایی شغلی
پویایی شغلی به معنای ایجاد فرصتی مناسب برای پیشرفت حرفهای کارمندان است. این امر بهویژه برای متولدین نسل هزاره و نسل Z از اهمیت خاصی برخوردار است و به جذب استعدادهای درخشان و حفظ آنها در یک مجموعه کمک میکند. اجرای این روند مستلزم آموزش منظم و ارائه اطلاعات بهروزرسانی شده به کارمندان است.
علاوه بر اینها، شرکت در کنفرانسها و کارگاه های آموزشی، گذراندن دوره های آنلاین و اخذ گواهینامههای معتبر و مرتبط هم میتواند در پیشرفت حرفهای کارکنان تاثیرگذار باشد.
تقویت مسئولیتپذیری و شفافیت
مسئولیتپذیری و شفافیت از مهمترین ارزشهای رایج در محیط کار هستند که بهویژه باید در مدیران ارشد تقویت شوند. این امر مستلزم ارتباط منظم مدیران با کارمندان، در دسترس بودن و همچنین، رعایت ضربالاجلها، عمل به وعدهها و رفتار محترمانه با کارکنان است.
جمعآوری بازخوردهای کارکنان
جمعآوری بازخوردهای کارکنان و اهمیت دادن به آنها از مهمترین اقداماتی است که به ایجاد فضای کاری مثبت کمک میکند. در چنین محیطی، نیروی کار مستعد میتواند در فرآیند تصمیمگیریهای سازمانی مشارکت داشته باشد. این امر ثابت میکند که شرکت برای این افراد ارزش و احترام قابل توجهی قائل است. برای این منظور، لازم است یک سیستم رسمی برای دریافت بازخوردها، برگزاری جلسات هفتگی گروهی و انفرادی و همچنین، نظرسنجیهای ماهانه راهاندازی شود. علاوه بر راهاندازی یک سیستم رسمی، لازم است مدیران سازمان به بازخوردها و اظهارنظرهای غیررسمی کارکنان هم اهمیت دهند.
سخن آخر
با توجه به آنچه گفته شد، استارتاپها و کسبوکارهای کوچک و متوسط با اتخاذ رویکردی مناسب میتوانند با غولهای ثروتمند و قدرتمند فناوری رقابت کرده و تعدادی از استعدادهای برتر را جذب کنند. از این میان، میتوان به نگرش و فرهنگ سازمانی تیم-محور، ارائه گزینههای ترکیبی برای انجام وظایف اداری، ساعات کاری انعطافپذیر، پویایی و دریافت بازخوردهای کارکنان اشاره کرد.
اولویت دادن به کارکنان و تیمها بهمعنای سرمایهگذاری بر روی آنها و ایجاد شرایط مناسب برای شناخت اهداف و ویژگیهای منحصر بهفرد کارمندان است. این روند به رهبر کسبوکار کمک میکند تا مسیرهای مشخص و دقیقی را برای دستیابی به رضایت حرفهای افرادش ایجاد کند.
شناخت کارمندان و اتخاذ رویکردی مثبت و حمایتی نه تنها استعدادهای برتر را برای ماندن در سازمان ترغیب میکند، بلکه شرایط مناسبی را برای پیشرفت آنها و در نتیجه، گسترش و توسعه کسبوکار مربوطه فراهم میکند.
منبع: hrdailyadvisor.blr